به نام آفریننده زیبایی ها
شعر پایان ترم دانشجویان
الا یا ایها الاستاد بده نمره مده آزار/که دانشجو نشه مشروط ز مشکلهابه بوی ژاکت استاد دانشجو دفتر بگشاید/زتاب قلم استاد چه خون افتاده در دلها
شب تاریک و درس و کتابی این چنین مشکل/کجا دانند حال ما دبیرستانی های ما
مرا در دبیرستان چه امن و عیش چون هردم/ناظم فریاد می دارد که که گمشید ای فلانی ها
به درس فکرت را رنگین کن گرت استاد هم گوید/که نمره بی سبب نبود ز راه و رسم استاد ها
همه کارم ز درس خوانی به بدنامی کشید آخر/نهان که ماند آن برگه که دارید در آستین ها
شعر از حافظ